من عاشق محمد هستم

index2آفتاب شرع و دریای یقین
نور عالم رحمه للعالمین

جان پاکان خاک جان پاک او
جان رها کن آفرینش خاک او

خواجهٔ دنیا و دین گنج وفا
صدر و بدر هر دو عالم مصطفی

هر دو عالم بستهٔ فتراک او
عرش و کرسی قبله کرده خاک او

پیشوای این جهان و آن جهان
مقتدای آشکارا و نهان
مهترین و بهترین انبیا
رهنمای اصفیا و اولیا

نور او مقصود مخلوقات بود
اصل معدومات و موجودات بود

حق چو دید آن نور مطلق در حضور
آفرید از نور او صد بحر نور

هر دو گیتی از وجودش نام یافت
عرش نیز از نام او آرام یافت
صاحب معراج و صدر کاینات
سایهٔ حق خواجهٔ خورشید ذات

زان شدم از بحر جان گوهرفشان
کز تو بحر جان من دارد نشان
تا نشانی یافت جان من ز تو
بی‌نشانی شد نشان من ز تو

index1


ای بنده آفریده ازخاک
لولاک لما خلقت الافلاک

آنجا که خدا چنین ندا داد
نفرین به روان هرچه هتاک

من عاشق آن رسول پاکم
تاکور شود دیده ناپاک

پروانه ام وبه گرد شمعش
ازذوب شدن نیست مرا باک

گر حضرت حق نظر نماید
شعرم برسد به گوش افلاک
تا دشمن اجنبی بداند
کم نیست چومن دراین خاک

2893518_109